رهبر کلیمیان: صهیونیسم مانند داعش است/ اسقف ارامنه: از زمان تأسیس اسرائیل خاورمیانه دچار بحران شده/ اسقف کاتولیک آشوری: آمادگی دیدار با پاپ درباره فلسطین را داریم
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۴۵۸۰۶
حمامی لالهزار گفت: یهود آیین الهی است که به خدای یکتا و ارزشهای انسانی اعتقاد دارد، اما صهیونیسم یک حزب سیاسی است که با سوءاستفاده از برخی آرمانها و اعتقادات یهودیت اقدام به غصب فلسطین کردند؛ همانطور که هیچکس داعش را نماینده اسلام نمیداند، صهیونیسم هم نماینده یهود نیست و اولین مخالفتها در زمان تأسیس صهیونیسم از سمت خود یهودیها بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، نشست خبری رهبران اقلیتهای دینی در ایران در محکومیت جنایات صهیونیستها در غزه صبح امروز دوشنبه (۱ آبان) با حضور سیبوه سرکیسیان اسقف اعظم ارامنه تهران، وانیا سرگیس اسقف کاتولیک آشوری تهران، خاخام حمامی لالهزار رهبر کلیمیان ایران و نماینده کلیسای آشوری برگزار شد.
در ابتدای این نشست، سیبوه سرکیسیان با بیان اینکه "دنیا اکنون در تلاطم بهسر میبرد و متأسفانه از ۱۹۴۸ که رژیم اسرائیل تشکیل شد خاورمیانه دستخوش تغییرات و آتش جنگهای مختلف شد"، خاطرنشان کرد: ما مردم خاورمیانه از آن زمان شوربختانه دچار بحران شدیم. ما و تمام مردم منطقه بهدنبال صلح هستیم، اما تاکنون این صلح بینتیجه مانده است؛ قبل از هرچیز اعلام کنم که همه دنیای مسیحیت اقدامات ددمنشانه رژیم اسرائیل را محکوم کردند و همواره حامی تلاشهای فلسطین بودند.
اسقف اعظم ارامنه با اعلام اینکه "۳ هفته پیش در هندوستان جلسه کلیساهای آسیایی را برگزار کردیم و در پایان آن جلسه حملات رژیم صهیونیستی را محکوم کردیم و خواهان احقاق حق و حقوق مردم فلسطین شدیم"، گفت: دو نفر از ایران در آن کنفرانس حضور داشتند تا با صحبتهایشان آگاهیبخش باشند؛ متأسفانه دنیای فعلی عادلانه نیست و بدیهی است باید یکدل و یکپارچه باشیم تا به اهداف خود برسیم.
سیبوه سرکیسیان با ابراز اینکه "ارامنه آرتاخ و قرهباغ هم در همین وضعیت بودند که متأسفانه از سرزمین خود آواره شدند و شاهد سکوت جامعه جهانی بودیم و تنها رهبر ایران و مقامات ایرانی بودند که به حقوق آنها اشاره میکردند"، درباره همدستی اسرائیل با آذربایجان در آواره کردن ارامنه قرهباغ گفت: برای همه جهان محرز است رژیم اسرائیل پشتسر آذربایجان بود و با حملاتشان آن را به نتیجه رساندند. ما باید بتوانیم نقش رژیم اسرائیل را به نمایش بگذاریم و اگر ایرانیها و اعراب هدفمندتر فعالیت کنند میتوانند بر این مشکلات غلبه کنند.
در ادامه علیاکبر ضیایی، رئیس مرکز گفتوگوی ادیان و فرهنگهای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، با یادآوری اینکه "این مرکز بهدنبال صلح و همزیستی مؤمنانه بین ادیان است"، گفت: حملات وحشیانه رژیم اشغالگر قدس و نابود کردن بیمارستانها و مدارس که پناهگاه مردم بوده است، منجر به شهادت و مجروح شدن هزاران فلسطینی شد.
وی با بیان اینکه "در جنایات اخیر اسرائیل به کلیساها و مساجدی حمله کرد که عمر برخی کلیساها بعضاً ۱۶۰۰ سال بوده است"، عنوان کرد: مشاهده شهدا دل هر انسانی را به درد میآورد و اکنون زمان محکزدن نهادهای حقوق بشری است که متأسفانه دم نمیزنند؛ این اقدامات را جامعه جهانی، ادیان و پیروان ادیان الهی محکوم میکند و تماسهای ما با رهبران ادیان دنیا برقرار است و امیدواریم به نتیجه عملی منجر شود.
وانیا سرگیس اسقف کاتولیک آشوری تهران در این نشست با آرزوی اینکه "کاش امروز برای جشن گرفتن و صلح جمع میشدیم"، گفت: جنایتی که امروز میبینیم سخت است به زبان بیاوریم و با دعا کردن کاری پیش نمیبریم؛ البته دیروز برای مردم غزه دعا کردیم و خواهان صلح و سلامتی برای مردم غزه شدیم، اما سازمان ملل و حقوق بشر در دارو و غذا رساندن به مردم غزه کجا هستند؟
وی با تصریح به اینکه "ما فقط برای محکوم کردن بمباران کلیساها جمع نشدیم بلکه بیمارستان المعمدانی و مدارس و محلی را که برای خدمترسانی است هم بمباران کردند"، گفت: وقتی کودکان یتیم را میبینیم این سؤال مطرح میشود؛ سازمان ملل چکار میکند؟ دلمان درد میآید و ما آماده خدمت و هرکاری هستیم که از دستمان برمیآید و امیدواریم لااقل مدتی صلح برقرار شود که بتوانند دارو و غذا ارسال کنند.
وانیا سرگیس تصریح کرد: متأسفانه رؤسای جمهور کشورها در صف رفتن به اسرائیل برای حمایت از جنایت هستند؛ ملتها باید بفهمند که اسرائیل در حال کشت و کشتار است، و اگر در کشور خودشان این اتفاق میافتاد چه میکردند؟ ما به نظام مقدس خودمان درود میفرستم که در همه حال کنار مردم فلسطین ایستاده است.
وی با تأکید به اینکه متأسفانه کشورهای مسیحی نام مسیحیت را بهدوش میکشند و همانطور که صهیونیسم از یهود جداست، حساب حاکمان کشورهای مسیحی هم از دین مسیحیت جدا هستند، گفت: اگر واتیکان اعلام آمادگی کند ما حاضریم برای این مسئله به دیدار پاپ برویم.
یونس حمامی لالهزار رهبر کلیمیان ایران با اظهار اینکه هر نوع جنایت و کشتار مردم بیگناه و بمباران اماکن امن و بیمارستانها قابل پذیرش هیچ انسان خداباور یا آزادهای نیست، گفت: از ابتدا ملتها در کشورهای مختلف خواهان این بودند که مجامع بینالمللی از قید و بند کشورهای غربی آزاد شوند تا بتوان به مردم آنجا خدمترسانی شود.
وی افزود: متأسفانه افراد بسیاری شهید شدند و لااقل برای افرادی که زنده ماندند باید کاری کرد تا بعداً برای ایجاد صلح و آرامش در منطقه کاری بشود و امیدواریم هرچه زودتر این اقدام به نتیجه برسد.
حمامی لالهزار در پاسخ به سؤالی در تفکیک یهودیت و صهیونیسم، گفت: یهود یک آیین الهی است که به خدای یکتا و ارزشهای انسانی اعتقاد دارد، اما صهیونیسم یک حزب سیاسی است که با سوءاستفاده از برخی آرمانها و اعتقادات یهودیت اقدام به غصب فلسطین کردند؛ همانطور که هیچکس داعش را نماینده اسلام نمیداند، صهیونیسم هم نماینده یهود نیست و اولین مخالفتها در زمان تأسیس صهیونیسم از سمت خود یهودیها بوده است.
رهبر کلیمیان ایران گفت: امام خمینی فرمودند "حساب صهیونیسم از یهودیت جداست"، و همین مورد تأکید رهبر انقلاب بوده است.
در ادامه کشیش یوبالیت آلدو نماینده کلیسای شرق آشوری نیز با محکوم کردن این جنایت گفت: ما در کشوری هستیم که با تفکرات مختلف میتوانیم این جنایت را محکوم کنیم؛ امیدواریم زودتر این جنگ تمام شود و بتوانیم خدماتی را از سمت جامعه خودمان به عزیزان غزه برسانیم.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: رهبر کلیمیان ایران حمامی لاله زار رژیم اسرائیل کلیسا ها مردم غزه کشور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۴۵۸۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا اعراب در مقابل ایران، هوای اسرائیل را دارند؟
استیون کوک، ستون نویس و نویسنده کتاب "پایان جاه طلبی: گذشته، حال و آینده آمریکا در خاورمیانه" در فارن پالیسی نوشت: آیا رهبران کشورهای عربی هوای اسرائیل را دارند؟ اگر کسی نگاهی به تحلیلهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی در خصوص تلاشهای ترکیبی دولتهای اسرائیل، آمریکا، بریتانیا، فرانسه، اردن و احتمالا سایر دولتهای عربی برای ناکام گذاشتن حملات موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل بیاندازد، چنین برداشتی خواهد کرد. گروهی از تحلیلگران، اسرائیلیها و فعالان طرفدار اسرائیل دوست دارند چنین تحلیلی را باور کنند.
به گزارش انتخاب، اما افسوس که این ادعا تا حد زیادی اغراق آمیز است. آخر هفته گذشته در بردارنده تحولات بسیاری بود، اما تقویت همکاریهای عربی اسرائیلی جز تحولات سپیده دم"خاورمیانه جدید" نبود.
تهاجم نظامی ویرانبار اسرائیل به نواز غزه در طی ۶ ماه گذشته فشار زیادی بر روابط این کشور با دولتهای عربی به ویژه اردن و مصر وارد آورده است. از بین دولتهای عربیای که دارای روابط دیپلماتیک با اسرائیل هستند، سفرای مراکش، مصر و امارات همچنان در تل آویو حضور دارند، اما پس از کشته شدن ۷ عضو سازمان غیرانتفاعی آشپزخانه مرکزی جهان، ابوظبی هماهنگی خود در زمینه کمکهای بشردوستانه را با اسرائیل به حالت تعلیق درآورده است. با این حال همچنان پس از همه این خشونتها و تنشهای دیپلماتیک، خبرنگاران و تحلیلگران این سوال را مطرح میکنند که آیا توافقات ابراهیم، که با وساطت دولت ترامپ به عادی سازی روابط بین اسرائیل و چند کشور عرب حاشیه خلیج فارس منجر شد اکنون مرده است یا نه.
یک دلیل وجود دارد که چرا هماهنگیهای امنیتی منطقهای در آخر هفته گذشته با رهبری فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) حائز اهمیت بسیاری بوده است. جنبه دیگر اهمیت موضوع مربوط به خود آمریکاست. پس از بیش از یک دهه تلاش برای تمرکز زدایی و چرخش توجه سیاست خارجی ایالات متحده از خاورمیانه به سایر مناطق، دولت بایدن اثبات کرد که واشنگتن میتواند صرف نظر از رویکرد سردرگم خود در قبال جنگ غزه، یک منبع تامین کننده امنیت در منطقه باشد.
اما نباید در نتیجه گیریها از این اتفاق بیش از حد اغراق کرد. همزمان با اشتراک مساعی دوستان اسرائیل و در حالی که تل آویو به صورت علنی از ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، اردن و قدرتهای منطقه بابت کمک هایشان قدردانی میکرد، مقامهای کشورهای عربی و تحلیلگران به سختی در تلاش بودند تعبیرها درباره تولد خاورمیانه جدید را تعدیل کنند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن تصریح کرد که ساقط کردن پهپادهای ایرانی دفاع از حریم هوایی کشورش بوده و اگر پهپادهایی از سمت مقابل نیز شلیک میشد اردن همان کار را انجام میداد.
یک مقام سابق عربی در این باره به من گفت: «باید دید دولتها چه برداشتی از مشروعیت اقدام نظامی اخیر (در دفع حمله ایران) دارند. در دریای سرخ ظاهرا کسی نمیخواست بخشی از ائتلاف دریاییای باشد که به منزله دفاع از اسرائیل تلقی میشد. هفته گذشته، کشورها پرتابههای شلیک شده را به این دلیل ساقط کردند که میشد آن را در قالب دفاع از حاکمیت بر آسمانشان تعبیر کرد و نه تمایل به یک جنگ منطقه ای.»
استدلالهای مهمی این وسط وجود دارد. با توجه به جنایتهای رخ داده در غزه و خشم بسیاری از شهروندان خاورمیانه از به خاک و خون کشیدن غیر نظامیان توسط ارتش اسرائیل، هیچ رهبر عربیای تمایل ندارد که به صورت علنی در کنار اسرائیل قرار بگیرد، چه رسد به تلاش برای حفظ امنیت آن. با این حال، دفاع از حریم هوایی و جلوگیری از تشدید نزاع منطقهای کنونی نتیجه یکسانی به دنبال دارد: کمک به اسرائیل.
صرف نظر از هیاهوهای روزهای اخیر، عملیات نظامی هماهنگی که از اسرائیل در برابر تلفات انسانی و مادی احتمالی محافظت کرد، نشان دهنده پایداری توافقات صلح اردن - اسرائیل و مصر - اسرائیل و همچنین توافقات عادی سازی سال ۲۰۲۰ است. تردیدی نیست که روابط میان دولتهای اسرائیل و اردن در سالهای اخیر و با توجه به تمرکز نتانیاهو بر توسعه روابط با کشورهای حوزه خلیج فارس و اقدامات تحریک آمیز در بیت المقدس و کرانه باختری تحت فشار بوده است. این وضعیت مشکلاتی سیاسی برای ملک عبدالله ایجاد کرده بود و توازن ظریف برقرار شده میان خواستههای جمعیت فلسطینی ساکن اردن، جنبش اسلامی فعال این کشور و رهبران قبایل کرانه شرقی از یک سو و ضرورت راهبردی حفظ روابط عمیقا نامحبوب با اسرائیل از سوی دیگر را تهدید میکرد.
عزم ملک عبدالله برای حفظ روابط با اسرائیل، با توجه به اهمیت روابط اردن و آمریکا در بردارنده یک دیالوگ امنیتی بود که با وجود تضعیف روابط با اسرائیل در سایر جنبه ها، همچنان برای رهبران اردن از اهمیت برخوردار بود. این همکاری امنیتی زمانی که اسرائیل در سپتامبر ۲۰۲۱ در حوزه تحت مسئولیت سنتکام قرار گرفت تقویت شد. مصریها به نوبه خود ظاهرا نقش قابل تشخیصی در تحولات آخر هفته گذشته ایفا نکردند، اما آنها هم اطمینان یافته اند که به رغم بحرانهای متعددی که روابط دو کشور را از سال ۱۹۷۹ تاکنون تحت تاثیر قرار داده، دیالوگهای امنیتی شان با اسرائیل همچنان به قوت خود باقی و برای طرفین سودمند بماند.
منتقدان بدون تردید استدلال خواهند کرد که این روابط امنیتی شده جای تحسین و مباهات چندانی ندارد. روابط میان دولتهای عربی که مشروعیتشان از جمله به دلیل روابط با اسرائیل زیر سوال است، و یک دولت اسرائیلی که فلسطینیان را قتل عام و سرکوب میکند، جز برای رهبران اقتدارگرا و با هدف جلب حمایتی که آنها از واشنگتن دریافت میکنند برقرار نیست. اما این موضوع نافی این واقعیت نیست که دیالوگهای امنیتیای که سالها بین این کشورها برقرار بوده، در روز ۱۳ آوریل به ثمر نشسته است.
استدلال مبنایی در مورد ضرورت وجود توافقات ابراهیم که بر اساس آن همکاریهای امنیتی پس از سالها هماهنگی غیررسمی و پنهانی به سرعت توسعه یافت، همچنان پابرجاست. هیچ رهبر عربی در حاشیه خلیج فارس نیست که به نتانیاهو اطمینان داشته باشد و مخالف اقداماتی که ارتش اسرائیل در غزه انجام میدهد نباشد، اما اماراتی ها، بحرینیها و سعودیها (که شرکای ساکت توافقات ابراهیم هستند) مطمئنا بیشتر از اسرائیل از ایران ترس دارند. این تاکیدی بر استدلال حامیان توافقات ابراهیم است و اینکه چرا حامیان مردم فلسطین از این توافقات عصبانی هستند: رهبران عربی که روابط خود با اسرائیل را عادی سازی کرده اند، بیش از آنکه به موضوع تشکیل دولت فلسطینی اهمیت بدهند، بر دفع چالش ایران متمرکز هستند. به رغم عدم حضور برخی از سفرای کشورهای عربی در تل آویو در طول ۶ ماه گذشته، هیچ یک از دولتهای عربی که دارای روابط با اسرائیل هستند، اقدام به قطع روابط خود نکرده اند. برای مثال دولت عربستان علنا تصریح میکند که همچنام متعهد به عادی سازی روابط است، اما مسئولین سعودی خاطر نشان میکنند این عادی سازی را منوط به تشکیل دولت فلسطینی خواهند کرد. با این حال پس از همه این خشونت و قتل غیرنظامیان بی گناه در غزه، صرف این واقعیت که عربستان همچنان مایل به پیشبرد روابط خود با اسرائیل است ناگفتههای زیادی درباره جایگاه موضوع فلسطین در میان اولویتهای رهبران کشورهای عربی دارد.
در نهایت پس از آنکه بیش از دو دهه سرمایه گذاری آمریکا برای ایجاد تغییر در خاورمیانه نتیجه چندانی به دنبال نداشت، تلاش هماهنگ هفته گذشته برای جلوگیری از یک جنگ گسترده منطقهای نتیجه رهبری واشنگتن بود. این اقدام نشان داد که زمانی که سیاستگذاران آمریکایی بر جلوگیری از تهدیداتی که ثبات و امنیت منطقه را به خطر میاندازد تمرکز کنند، واشنگتن میتواند موفق عمل نماید. مطمئنا منتقدان استدلال خواهند کرد که ایالات متحده در توانمندسازی ارتش اسرائیل برای نابود کردن غزه نقش کاملا مخربی را ایفا نموده است. این انتقادی کاملا بجاست. آیا این ناظران یک جنگ تمام عیار منطقهای را ترجیح میدهند؟ برخی ممکن است با توجه به نگاهشان نسبت به اسرائیل موافق چنین جنگی باشند، اما سیاست آمریکا بر خلاف چنین سناریویی است.
آخر هفته گذشته بسیاری از تحلیلگران در شبکههای اجتماعی و سایر رسانهها با هیجان از این مسئله سخن گفتند که چگونه خاورمیانه جدیدی متولد شده که در آن کشورهای منطقه تلاشی هماهنگ را برای دفع حملات ایران علیه اسرائیل شکل داده اند، اما آنچه هیجان انگیزتر است اینکه جنگ حاضر تغییر چندانی در مناسبات منطقهای صورت نداده است. دولتهای منطقه همچنان مرعوب ایران هستند، هیچ تعهد ویژهای به برقراری عدالت در حق فلسطینیان ندارند، خواهان روابط خود با اسرائیل و مایل به ایفای نقش رهبری از جانب واشنگتن هستند.